شهر سنگان، در جنوب شرقی استان خراسان رضوی، در ۲۴ کیلومتری شهر خواف نام خود را، به گفته برخی، از مزار شاه سنجان گرفته و به گفتهای دیگر از وجود معادن سنگ آهن که رفته رفته از سنگاهن به سنگان تغییر کرده است.
سنگان که در گویش محلی سنگون و سنگو هم خطاب می شود روزگار پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است. مورخان و جغرافیدانان از قرون ششم و هفتم در کتب بسیاری از آن یاد کردهاند. این دیار که تا قرون هشتم و نهم در مسیر ترقی بوده داستانهایی دور و دراز دارد از صدر اسلام تا امروز. معروفترینشان قصهای است به نام "قصه سنجان"، به جا مانده از ادبیات پراکنده زرتشتیان به زبان پارسی که سینه به سینه نقل شده تا در قرن هفدهم میلادی به دست "بهمن کیقباد" به نظم در آمده است.
قصه سنجان قصه مهاجرت پارسیان است به هند پس از هجوم اعراب. مهاجرینی که در ابتدا به سوی جنوب شرقی ایران کوچ کردند و پس از چندین سال زندگی در جزیره هرمز، به وسیله کشتی به سمت گجرات هندوستان حرکت کردند و پس از تحمل مشکلات زیاد در راه، با اجازه حاکم گجرات و قبول شرایط او در منطقهای ساکن شدند که بعدها به یاد دیار خود سنجان نامش نهادند. در بخشهایی از قصه سنجان از زبان بهمن کیقباد اینگونه آمده است:
مقام و جاي و باغ و كاخ و ايوان
همه بگذاشتند از بهر دينشان
فرو شد زكوه و به دريا شتافت
به هرمز روان گشت و آرام يافت
به دريا بسي كشتي انداخته
برآن بادبانها برافراخته
چو كشتي سوي هند آمد يكايك
به ديب افتاد لنگروار بيشك
ز يمن آتش بهرام فيروز
از آن سختي به هم گشتند بهروز
مر او رانام سنجان کرد دستور
به سان ملک ایران گشت معمور
از دیگر داستانهای مهاجرت مردمان این دیار میتوان به مهاجرت به افغانستان در زمان رضاشاه اشاره کرد که به دلیل پایبندی مردم به موازین اسلام و عدم تمکین به کشف حجاب اجباری به هرات و افغانستان گریختند. این سرزمین هیچگاه از گزند تاخت و تاز اقوام مختلف در امان نبوده است. حمله قبایل ترکمن در دوران ناصرالدین شاه، حمله مغولان، هجوم قبایل ازبک و تاتار تنها برخی از حملات متعدد به این منطقه است.
سنجان در دوران شکوه و اقتدار خود دیار بزرگان مهد ادب و فرهنگ خراسان همچون شاه سنجان، امیر قوامالدین نصرالله سنجانی، خواجه محمد اثیر حاکم سنگان، امیر شهابالدین سنگانی، مولانا قاضی سنجانی بوده است. آثار تاریخی زیاد به جامانده از گذشته در این شهر از دیگر نشانههای تکامل هنر و فرهنگ این سرزمین به حساب میآید، زیارتگاه ها و آرامگاههای بزرگانی چون حضرت سلطان شکربار، حضرت خواجه یعقوب، رکنالدین محمود سنجانی، پیر گرزوان، شیخ یعقوب، میر قوامالدین، نشانی دیگر است بر غنای فرهنگ و ادب و معرفت این سرزمین که در کنارآثاری همچون دو مسجد باقی مانده از دوران خوارزمشاهیان، مسجد جامع و مسجد گنبد سنگان به همراه برج و باروهای ارگ قدیم سنگان این روزها گردشگران زیادی را برای بازدید به این شهر دعوت میکنند.
برای رسیدن به مسجد جامع سنگان با عبور از کوچهای باریک و دالانی تنگ سردر مسجد پذیرای شماست. قدم که در داخل حیاط بگذارید ایوان اصلی و ایوانهای کوچک جانبی در ضلع غربی شما را احاطه میکنند. زیبایی طرحها و نقش و نگارهای فیروزهای به کار رفته در ایوان اصلی پیش از هر چیز توجه مخاطب را به خود جلب میکند. بسیاری زیبایی این مسجد را امروزه شکل ذوزنقهای ایوان اصلی میدانند که پایههای آن از بالا به پایین به هم نزدیک میشوند که دلایل متفاوتی برای آن ذکر شده است که محتملترین آن را زلههای متعدد میدانند تا بدعتی در معماری باستانی. مسجد گنبد سنگان، که گرچه در نگاه اول ظاهری شبیه دیگر مساجد قدیمی دارد، داخل آن موزهای سرشار از ذوق و هنر دست و فکر بنا است.
با صحنی بسیار کوچک، یک ایوان رو به آفتاب، دو ایوان کوچکتر و گنبدی با ارتفاع ۱۵ متر و شگفتیهای زیادی در دل، و گچبریهای هنرمندانه و خطوط کوفی، که زینتبخش محراب و سقفاند.
قدم به درون شهر که میگذاری دو بافت شهری متفاوت نظر را جلب میکند، بافت کاهگلی خانههای یک شکل که زیباییاش را از گذشته به یادگار دارد و دیگری بافتی امروزی تر که بعد از تاسیس شهرداری و حاکم شدن فضای شهری جدید با تخریب گذشته و به هدف رفاه بیشتر برای ساکنین ساخته شده است اما نظیر بیشتر شهرها و روستاهای کشور، این شهری شدنها با تخریب زیبایی و قدمت کوچهها و بر جای همه این یادگاران ساخته میشوند.
منابع: /- پیرنیا، حسن. تاریخ ایران باستان، حسن پیرنیا( مشیرالدوله)، تهران، ۱۳۶۲ /- طاهری، احمد. جغرافیای تاریخی خراسان از نظر جهانگردان. تهران، ۱۳۴۸ /- نیا، محمد. افسانه مهاجرت زرتشتیان به هند. نشریه کتاب ماه، مهر ۱۳۸۹ /- مشکور، محمدجواد. ایران در عهد باستان. تهران: ۱۳۴۷ /- مقری، علی اصغر. بناهای تاریخی خراسان. مشهد، ۱۳۵۹ /- مولوی، عبدالحمید. آثار باستانی خراسان. تهران، ۱۳۵۴
سـنـگـان وب
درباره این سایت